داغ دل حسین (ع)
شوری که حسین بهرشهادت بسرش بود
ازروزازل کشته شدن درنظرش بود
بگذاشت قدم تاکه بمیدان شهادت
دل جای دگردیده بجای دگرش بود
تیری که رهامیشودازشَست مخالف
خاکم بدهن سینه آن شه سپرش بود
آندم که بریدند لب تشنه سرش را
سیلاب روان ازمژه چشم ترش بود
برپیکراوگرچه بُدی زخم فراوان
داغی بتراززخم برروی جگرش بود
زخمی که بتن داشت زشمشیروسنان بود
داغی که به دل داشت زمرگ پسرش بود
جان داد لب تشنه بخواری بلب آب
شاهی که علی ساقی کوثرپدرش بود
+ نوشته شده در ۱۳۹۱/۰۹/۰۲ ساعت 13:27 توسط جوان ایرانی
|
باسلام خدمت شما دوست عزیز